مقاله بررسی طراحي و برنامه ريزي يادگيري

دسته بندي : علوم انسانی » مدیریت
مقاله بررسي طراحي و برنامه ريزي يادگيري در 42 صفحه ورد قابل ويرايش

طراحي و برنامه ريزي يادگيري

فهرست
تدريس، يادگيري و آموزش
محيط يادگيري
محيط رواني
محيط فيزيکي
مراحل آموزش
ارزيابي نيازها
اهداف عملکردي (عملي)
اهداف قابل استفاده
افعال مبهم
عملکرد
شرايط
شاخص
حيطه يادگيري
حيطه ادراکي
دانش
فهم (ادراک)
آناليز (تجزيه و تحليل)
توليد (سنتز)
ارزشيابي
خودارزيابي
حيطه تأثيرگذاري
دريافت
پاسخ دهي
ارزش گذاري
سازماندهي
توصيف
خودارزيابي
ادراک (فهم)
آمادگي
پاسخ هدايت شده
مکانيزم
پاسخ عمدي پيچيده
تطابق و ابتکار
خودارزيابي
تعيين محتوا
سازماندهي گروههاي کارآموزي
سؤالات مرور و بحث
فعاليتهاي پيشنهاد شده



بعد از خواندن اين فصل شما قادر خواهيد بود:

1- تدريس و يادگيري را شرح دهيد.

2- مراحل طراحي يك جلسه آموزشي را فهرست كنيد.

3- توسعه اهداف عملكردي را مورد بحث قرار دهيد.

4- سه بخش اهداف يادگيري mager را فهرست نموده و با استفاده از آنها هدف هايي را بنويسيد.

5- سه حيطه يادگيري را مقايسه نموده و هدف هايي را براي آنها بنويسيد.

اين نظريه انجمن رژيم شناسان آمريكا (ADA) است كه تغذيه مناسب و فعاليت بدني مي تواند باعث سلامتي و كاهش خطر بيماريهاي مزمن شود.

Journal of American Dietetic Association. 1998; 98:205

براي آماده كردن پزشكان آينده جهت ايفاي نقش در آموزش تغذيه،‌ارتقاء سلامتي و پيشگيري از بيماريها، انجمن رژيم شناسان آمريكا (ADA) به برنامه هاي آموزشي مشتمل بر شايستگي هاي آموزش تغذيه نيازمند است. براي رژيم شناسان و تكنسين هاي رژيم شناس اين برنامه ها شامل دانش تئوري ها و تكنيك هاي آموزشي، روشهاي تدريس و استفاده از ابزارهاي ارتباطي گفتاري و نوشتاري براي ارائه و جلسات آموزشي براي يك گروه مي باشد. از آنجا كه بيش از 50 درصد مرگ و مير ناشي از بيماريهاي مزمن مي تواند به دليل عوامل شيوه زندگي كه قابل تغيير هستند ايجاد شود، متخصصان رژيم شناس مي بايست شايستگي و صلاحيت طراحي و اجراي مداخلات را داشته باشند.

فصل پيشين اصول و تئوري هاي آموزشي را بررسي كرد.

پزشكان رژيم شناس از تئوري هاي آموزشي و مدل تغيير رفتار انساني براي طراحي، اجرا و ارزشيابي مداخلات آموزشي و برنامه هايي براي بررسي اثربخشي آنها استفاده مي كنند. فصل ديگر دربارة رويكردهاي مشاورة تغذيه براي تغيير رفتارهاي خوردن بحث كرده است. در طول هر جلسه مشاوره اي متخصصان رژيم شناسي فرصتي دارند تا اطلاعاتي دربارة برخي جنبه هاي اهميت غذا و تغذيه فراهم نموده و افراد را براي تصميم گيري مطلع سازند.

تدريس، يادگيري و آموزش

تدريس، مسئوليت اصلي شغل متخصصان رژيم شناسي است كه در عرصه هاي فعاليت باليني، جامعه، آموزش، مشاوره و مديريت تخصصي مي شود. كاركنان مراقبت بهداشتي كه از كميسيون مشترك مجوزهاي سازمان مراقبتهاي بهداشتي، استوارنامه مي گيرند بزرگترين دسته مراقبان بهداشتي در ايالات متحده هستند كه براي فراهم آوردن آموزشهاي اختصاصي بر پايه نيازهاي بيمار، خانواده و ساير افراد و ثبت در پرونده پزشكي آنها مورد نياز هستند. انتظار مي رود پزشكان معلمان مؤثر و كارآيي باشند. Chombers گزارش كرده است كه «يك رژيم شناس با سواد و خوش نيت كه مهارتهاي ارتباطي ضروري براي آموزش تغذيه مؤثر را ندارد، فاقد صلاحيت است»

ما كجا تدريس مي كنيم؟ ما بصورت فرد به فرد ، يا بصورت گروهي و يا هر دو و بصورت رسمي و غير رسمي تدريس مي كنيم. محل ممكن است يك محيط مراقبت بهداشتي، بيماران بستري و سرپايي، تسهيلات مراقبت طولاني مدت، مراقبت در منزل، بهداشت عمومي يا برنامه هاي دولتي مثل WIC (زنان، كودكان و شيرخواران)، صنايع غذايي، آكادمي ها، محل كار، مدارس، كلوپ هاي سلامتي، سوپرماركت ها، ‌اينترنت،‌رسانه، نمايشگاههاي سلامتي و برنامه هاي جامعه نگر باشد.

ما به چه كساني تدريس مي كنيم؟ در كنار بيماران ، مراجعان و كارمندان، ما به والدين، مراقبان ، اعضاي خانواده ، متخصصان مراقبت بهداشتي مثل پرستاران، پزشكان، دانشجويان، انترن ها و رزيدنت ها، مربيان و استاديارها، درمانگرها،‌ كاركنان وزارت بهداشت، قهرمانان، مصرف كننده ها، كاركنان خدمات غذايي، و جامعه تدريس مي كنيم.

از مديران در محل كار، انتظار مي رود تا رژيم شناسان و كاركنان خدمات غذايي گردهم آورند كه داراي اطلاعات موردنياز براي موفقيت در آموزش (كارآموزي) آموزش ادواري و گسترش و تكامل كاركنان باشند. بسياري از پزشكان مسئول نظارت بر كاركنان هستند. برنامه هاي هدايت، آموزش و تكامل نيروي انساني براي اين زيرمجموعه ها ضروري است. هدف آموزش يك كارمند، شناخت مسئوليت هاي شغلي و اطلاعات و مهارت هاي روزآمد است.

عملكرد در حين كار يك كارمند مي بايست براساس استانداردهاي قابل قبول سازمان باشد و اين مسئوليت مدير است كه از شناسايي و تأمين نيازهاي آموزشي اطمينان حاصل كند. اين واقعيت كه كارمند روند صحيح را مي شناسد ولي ممكن است هميشه آنرا دنبال نكند، نشانگر سختي تغيير دادن يك فرد است. در عرصه مراقبت از بيماران، متخصص رژيم شناس مراجع و بيمار را در رابطه با تغذيه معمولي و رژيم اصلاح شده براي بسياري از مشكلات پزشكي مثل ديابت و بيماريهاي قلبي – عروقي آموزش
مي دهد. ممكن است يك متخصص يك روز به يك پيرمرد 50 ساله دربارة اسيدهاي چرب و كلسترول تدريس كند و روز بعد به يك زن باردار 18 ساله در مورد تغذيه دوران بارداري و روز بعد به يك ورزشكار دربارة تغذيه قبل، حين و بعد از تمرين تدريس كند. آموزش تغذيه نمي تواند سلامتي يك شخص را ارتقاء بخشد مگر اينكه نتايج بر خريد و مصرف غذاها، نوشيدني ها تأثير گذاشته و رفتارهاي خوردن را تغيير دهد.

آموزش تغذيه اينگونه تعريف مي شود: “فرآيندي كه طي آن ما افراد را در تصميم گيري با توجه با اعمال خوردن آنها و با بكارگيري دانش و علم تغذيه و ارتباط رژيم غذايي با سلامتي، ياري مي دهيم” برخي از مراجعان آگاهي رژيمي قابل توجهي دارند. سايرين لازم است بدانند كه انتخابهاي غذايي با سلامتي مرتبط هستند و بهبود انتخاب ها
مي تواند فوايد سلامتي بخش داشته باشد. البته آن تغييراتي مي تواند بدون فروپاشي خانواده انجام گيرد و آن شكل از خوردن كه بتواند لذتبخش باشد.

آموزش تغذيه را همچنين مي توان اينگونه تعريف كرد “ هر مرحله از يادگيري تجربه هايي كه براي تسهيل تطابق اختياري خوردن و ساير رفتارهاي مرتبط با تغذيه با سلامتي و رفاه طراحي شده است”. آموزش بيماران و مراجعين بر آموزش “خود مديريتي” كه بتواند زندگي مستقل را تشويق كند، تمركز دارد. اين كليد درمان پزشكي تغذيه اي براي افراد است. آموزش خود مديريتي براي افراد ديابتي نيز همانند افراد مبتلا به ساير مشكلات پزشكي توصيه شده است. متخصص به مردم كمك مي كند تا دانش، مهارت و انگيزه لازم براي تصميم گيري مناسب دربارة انتخابهاي غذايي سالم براي دستيابي به سلامت مطلوب را توسعه دهند.

هدف آموزش تغذيه تأثيرگذاري بر افراد به منظور ايجاد تغيير براي رژيم غذايي سالم تر و در نهايت پيگيري تغييرات رفتاري است. پزشك اطلاعاتي را براي افزايش دانش و مهارت هاي افراد فراهم نموده وهمچنين به آنها كمك مي كند تا اين دانش جديد را به نگرش جديد، انتخابهاي رژيمي و رفتارها در محيط كلي خود تبديل كنند. بهبود رفتارهاي رژيمي همانند بهبود كفايت تغذيه اي، سلامت و رفاه مي تواند خطر بيماريهاي مزمن را كاهش دهد. تغييرات ممكن است به نظر ساده باشد: كاهش مصرف غذاهاي معين (مثل روغن ها و چربي ها) افزايش مصرف برخي ديگر (مثل ميوه ها ، سبزي ها و غلات كامل) ، خريد غذاهاي متفاوت (كم چربي)، خواندن برچسب غذاها (براي چربي، كالري، سديم، فيبر و …) ،‌تغيير روشهاي پخت (آب پز كردن به جاي سرخ كردن)، سفارش دادن غذاهاي متفاوت در يك رستوران (سيب زميني آب پز به جاي سيب زميني سرخ كرده) و … ولي انجام دادن اين تغييرات ساده نيست، پيچيده است!

نيروهاي داخلي و خارجي كه عادات غذايي افراد را شكل مي دهد، با دوام است و موانعي بر سر راه موفقيت تغييرات طولاني مدت ايجاد مي كند.

شاخص نهايي براي كارآيي آموزش تغذيه، تغييرات رفتاري در عادات غذايي و بهداشتي است. متخصص رژيم شناس مي بايست تسهيل كننده تغييرات رفتاري مثبت در فرآيند آموزشي باشد. مطالعات نشان مي دهد كه مداخلاتي كه از روشهاي آموزشي هدايت شده براساس اهداف براي تغييرات رفتاري استفاده كردند، از مداخلاتي كه از انتشار اطلاعات به فرض اينكه اطلاعات منجر به تغيير در رفتار و نگرش مي شود، استفاده كرده اند، موفق تر بوده اند.

واژه هاي “تدريس” و “يادگيري” معاني متفاوتي دارند. برخي افراد عقيده نادرستي دارند ك اگر آنها چيزي را تدريس كنند، مخاطب يا فرد، بطور خودكار آنرا مي آموزند و يادگيري را به موقعيت مناسب منتقل خواهند كرد. پزشكي كه مي خواهد به زن بارداري هرم غذايي را آموزش دهد، به وي مي گويد كه چرا استفاده از طراحي منو و داشتن اطلاعات مكتوب مهم است. يك آموزش گيرندة غير فعال كه بطور فعال در يادگيري مشاركت نمي كند، ممكن است هيچ ارتباطي بين آنچه مي انديشد و انتخاب هاي غذايي خود و يا طراحي منو ايجاد نكند. دانش به تنهايي، تغيير در انتخابهاي غذايي را تضمين نمي كند.

متخصص رژيم شناس براي تغيير رفتاري مي بايست در جهت برانگيختن و تطابق با تمارين بهتر تلاش كند. گر چه دانش يك پيش نياز تغيير است ولي به تنهايي نمي تواند منجر به رفتار متفاوت شود. مطالعات نشان داده است كه دانش 4 تا 8 درصد از واريانس رفتارهاي خوردن را تشكيل مي دهد و 92 تا 96 درصد و مابقي به بقيه عوامل نسبت داده مي شود. دانش مي تواند توسط موانع فرهنگي، رواني و محيطي كه تغييرات رژيمي را تضعيف مي كند، اصلاح شود. يك شخص مي تواند دربارة يك رژيم غذايي سالم مطلع باشد ولي فاقد پشتكار و تعهد باشد. يك مراجع ممكن است با رژيم با سديم محدود آشنا باشد ولي بازهم PretzeL نمكي مصرف كند. تدريس اطلاعات مستند نبايد با آموزش اشتباه شود واژه “تدريس” ارزيابي مدرس از نياز به دانش و استفاده از تكنيك ها براي انتقال مفاهيم به شخص ديگر را پيشنهاد ميكند. آموزش فرآيند سهيم شدن و فراگيري دانش ومهارت در زمينه زندگي كلي شخص مي باشد. آموزش به افراد در مواجهه با مشكلات و چالش ها به شكلي كه افراد با شرايط تطابق پيدا كنند، كمك مي كند.

يادگيري به فرآيند ادراكي كه طي آن هر فرد دانش، نگرش و مهارت را فرا گرفته و ذخيره نموده و طي آن رفتارهاي خود را به تجربه هاي آموزشي تغيير مي دهد، باز مي گردد تغيير رفتار مي تواند مرتبط با دانش، نگرش ها ، باورها، ارزش ها، مهارت ها و عملكرد باشد.

آژانس هاي دولتي منبع بسياري از اطلاعات سلامتي كه براي آموزش ديگران مفيد است، مي باشد. دولت بر پايه مطالب علمي، تغذيه، غذا و راهنماهاي بهداشتي براي عموم تهيه مي كند. مثالي از آن برچسب هاي غذايي سازمان غذا و دارو (FDA) و هرم راهنمايي غذايي و راهنماهاي رژيمي وزارت كشاورزي آمريكا و برنامه آموزش كلسترول انستيتو ملي سلامت و … مي باشد. همچنين مشاركت هاي عمومي – خصوصي مثل عمليات 5 تا در روز براي سلامت بودن كه از اصول تئوري بازاريابي اجتماعي پيروي مي كند، همانند اطلاعات صنعتي و گروههاي بازرگاني نيز وجود دارند. وب سايت هاي مرتبط در انتهاي اين فصل آمده است.



عملكرد

جزء عملكردي يك هدف، فعاليتي كه فرد انجام خواهد داد را تشرح مي كند. عملكرد را مي توان ديد يا شنيد مثل فهرست كردن، گزارش كردن، توضيح دادن، به كاربردن يك وسيله، و يا نامرئي (غير قابل ديدن باشد) مثل معرفي كردن يا حل كردن يك مسئله . گر چه عملكرد مرئي و آشكار را مي توان بصورت مستقيم ديد يا شنيد، ولي براي عملكرد نامرئي و آشكار لازم است كه از فرد خواسته شود تا برخي موارد را بصورت قابل ديدن يا شنيدن انجام دهد تا تعيين شود كه اهداف تأمين شده و يادگيري انجام شده است. چند رفتار شاخص براي هدف براي مثال آمده است:

- مي تواند اجزاءدستگاه برش دهنده گوشت را شناسايي كند.

- مي تواند يك برنامه غذايي روزانه براساس هرم راهنماي غذايي طراحي كند.

تا هنگامي كه از آموزش گيرنده خواسته مي شود تا اجزاء يك مجموعه را شناسايي كند و يا آنها را بصورت شفاهي گزارش كند، كه شاخصهاي اين رفتار هستند، يك عملكرد قابل رؤيت است. عملكرد اصلي مي بايست براساس استفاده از افعال حركتي و شاخص هاي اضافه شده به آن – در صورتي كه عملكرد را نتوان ديد را شنيد، طراحي شود.

شرايط

هنگامي كه عملكرد بطور واضح بيان شود، شما ممكن است بپرسيد كه آيا زمينه يا شرايط خاصي وجود دارد كه عملكرد مي بايست تحت آن شرايط مشاهده شود يا خير؟ شرايط، دستگاهها، تجهيزات و يا كمك هاي مرتبط با رفتار را تشريح مي كند. افراد از چه منبعي تأمين مي شوند؟

موقعيت ها در مثالهاي زير در پرانتز آمده اند:

- (دادن قطعات جداگانه برش دهنده گوشت) بتواند قطعات آن را به ترتيب درست دوباره سرهم كند.

- (با داشتن يك منوي استاندارد) بتواند كربوهيدرات مناسب در غذاها را محاسبه كند.

- (با داشتن فهرستي از غذاها شامل منابع غني و ضعيف پتاسيم) بتواند منابع غني را شناسايي كند.

- (بدون نگاه كردن به فرم توصيه هاي رژيمي) بتواند يك منوي مناسب شام را تشريح كند.

- (بدون كمك پزشك) بتواند غذاهايي را كه يك خانم باردار بايد بطور روزانه مصرف كند شرح دهد.

- گرچه هر هدفي ممكن است شرايط نداشته باشد، اطلاعات كافي براي روشن ساختن اينكه عملكرد چيست؟ انتظار مي رود.

دريافت

در پايين ترين سطح حيطه تأثيرگذاري ، يادگيرنده مايل به دريافت محرك يا شگفتي است. در يافت كردن رضايت براي توجه به آنچه متخصص ارائه مي دهد را نشان مي دهد. شخص ممكن است از سطح غير فعال آگاهي و غيرهوشياري به رضايت طبيعي براي تحمل موقعيت ها به جاي اجتناب از آن ها و سپس به سطح توجه كنترل يا انتخاب شده حركت كند.

مثال: بتواند توجه خود را برآموزش رژيم ديابتي متمركز كند.

پاسخ دهي:

سطح دوم پاسخي دهي است كه بخشي از تمايل افراد به درگير شدن و يا متعهد شدن به يك موضوع يا فعاليت را نشان مي دهد. در پايين ترين سطح درگير شدن مراجع يا كارمند ممكن است بطور غير فعال و يا در حداقل در پاسخ متخصص يا مدير تن در دهد. در بالاترين سطح نوعي رضايت از پاسخ دهي و يا تعهد اختياري به انتخاب يك پاسخ مشاهده مي شود. در نهايت احساس رضايت و يا لذت از پاسخ با دروني سازي جزئي افراد درگير مي شود.

مثال: از خواندن مواد رژيم راضي و علاقمند بوده و سؤال بپرسد.


ارزش گذاري

در سطح سوم، ارزش گذاري، افراد معتقدند كه اطلاعات يا رفتار ارزش دارد. ارزشهاي شخص براساس ارزيابي شخص بنا نهاده شده است. وقتي كه ارزش به آهستگي دروني و پذيرفته مي شود، مراجع يا كارمند رفتار سازگار با ارزش نشان مي دهد. وقتي كه چيزي با ارزش است، انگيزه بر پايه اختيارات بيروني و يا تمايل به اطاعت نيست بلكه بر پايه تعهد دروني است. يك شخص مي تواند پذيرش يك ارزش، ترجيح يك ارزش و يا متعهد و متقاعد شدن را نشان دهد.

مثال: بتواند يك وعدة مغذي از غذاهاي كافه تريا را انتخاب كند.

دسته بندی: علوم انسانی » مدیریت

تعداد مشاهده: 2033 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 42

حجم فایل:29 کیلوبایت

 قیمت: 29,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: